شماره ١٣: گر خبر داري از آن و از اين

گر خبر داري از آن و از اين
چشم گشا بوالعجبي را ببين
نيم تني ملک جهان را گرفت
گشت فقيري شه روي زمين
پاي نه و چرخ به زير قدم
دست نه و ملک به زير نگين
ملک خدا مي دهد اينجا که راست
زهره که گويد که چنان يا چنين