شماره ٦٦٩: جان و جانان توئي چه پنداري

جان و جانان توئي چه پنداري
باش يکتا دوئي چه پنداري
از حدوث و قدم چه مي گوئي
کهنه و نو توئي چه پنداري
گفتمت عاشقانه مي مي نوش
قول ما نشنوي چه پنداري
راه ميخانه را غلط کردي
به خطا مي روي چه پنداري
ما چنين مست و تو چنين مخمور
تو چو ما کي شوي چه پنداري
يار در خانه و تو سرگشته
در بدر مي روي چه پنداري
مي و جامي و سيد و بنده
نعمت الله توئي چه پنداري