شماره ٦٣٨: مي حلالت باد اگر در بزم رندان خورده اي

مي حلالت باد اگر در بزم رندان خورده اي
نوش جانت باد اگر با باده نوشان خورده اي
قوت جان و قوت دل درد درد است اي عزيز
قوت و قوت خوشي داري اگر آن خورده اي
در خرابات فنا جام بقا را نوش کن
تا توان گفتن که مي با مي پرستان خورده اي
اي دل سرمست من جانم فدا بادت که باز
مي ز جام جان و نقل از بزم جانان خورده اي
نعمت فردوس اعلا نيست قدرش پيش تو
گوئيا نزل خوشي از خوان سلطان خورده اي
غم مخور گر خورده اي از عشق او جام شراب
کان مي پاک حلال است و به فرمان خورده اي
يا حريف نعمت اللهي که دائم سرخوشي
يا ز خم خسرواني مي فراوان خورده اي