شماره ٦٢٦: ساقي بده آن مي شبانه

ساقي بده آن مي شبانه
مستم کن از آن شرابخانه
بشنو تو رموز عشقبازان
کان است نشان اين نشانه
داريم بقاي مطلق حق
از دولت عشق جاودانه
کار دل ماست عشقبازي
باقي همه کارها بهانه
پروانه جان ما روان سوخت
چون آتش عشق زد زبانه
گر ميل کنار يار داري
جان است بيار در ميانه
از هستي خود چو نيست گشتي
در هر دو جهان توئي يگانه
دامي است وجود آدم اي يار
مائيم شکار و روح دانه
مطرب بنواز قول سيد
در نغمه ساز عاشقانه