شماره ٦٠١: دامن عاشقان ز دست مده

دامن عاشقان ز دست مده
جام مي جز بدست مست مده
خاطر ما چو زلف خود مشکن
سر موئي به ما شکست مده
مي به زاهد مده که حيف بود
جز به مستان مي پرست مده
حاليا حال را غنيمت دان
وقت خود را به نيست و هست مده
نعمت الله را بدست آور
اين چنين نعمتي ز دست مده