شماره ٥٩٨: سايه و همسايه پيدا آمده

سايه و همسايه پيدا آمده
صورت و معني هويدا آمده
ديده ما روشن است از نور او
نور او در چشم بينا آمده
قطره و موج و حباب از ما بجو
زانکه جمله عين دريا آمده
خوش بلائي مي کشم از عشق او
اين بلا بر ما ز بالا آمده
تا نماند هيچ رندي در خمار
ساقي مستي بر ما آمده
هر چه آيد در نظر اي نور چشم
از جناب حق تعالي آمده
سيد و بنده به هم آميخته
هر دو تا گوئي که يکتا آمده