شماره ٥٩٥: ديده صبح از تو منور شده

ديده صبح از تو منور شده
طره شام از تو معنبر شده
باد صبا بوي ترا يافته
عالم از آن بوي معطر شده
در نظر اهل نظر کاينات
نقش خيال است مصور شده
صورت و معني چو مه و آفتاب
هر دو به هم نيک برابر شده
گشته روان چشمه آب حيات
رهگذر ما همه خوشتر شده
عين مسما بود اسمش از آن
آمده و اول دفتر شده
گفته نوباوه سيد شنو
نه سخناني که مکرر شده