شماره ٥٨١: جام و مي با همدگر آميخته

جام و مي با همدگر آميخته
خون مي خواران به خاکش ريخته
زلف بگشوده نموده آن جمال
شيوه او فتنه ها انگيخته
ساقي سرمست خمي پر ز مي
بر سر رندان عالم ريخته
در خرابات جهان مست خراب
عاشقانه مجلسي انگيخته
سيدم زلف سيادت برفشاند
عالمي را دل در او آويخته