شماره ٤١٦: در صحبت ما همه صفاين

در صحبت ما همه صفاين
ما را همه ذوق از خداين
تا روز صفا و ذوق مستي است
کامشب ياران حريف ماين
رندان مستند و لاابالي
مستانه سرود مي سراين
در عالم معني عين عشقن
هر چند که صورتا جداين
با دردي درد عشق ساقي
رندان همه ايمن از دواين
مطرب سخنم چو خوش بخواند
در پاش سران همه سرآين
گوئي عشقش بلاي جان است
ميکش دايم که خوش بلاين
مستيم و خراب در خرابات
رندي که مي اش اوي کجاين
شاهان جهان به دولت عشق
در مجلس سيدم گداين