شماره ٣٩٣: خيال روي تو دائم به خواب مي بينيم

خيال روي تو دائم به خواب مي بينيم
مدام لعل لبت در شراب مي بينيم
تو نور ديده مائي ترا به تو نگريم
بچشم تو رخ تو بي نقاب مي بينيم
حباب و قطره و دريا و موج مي يابيم
نظر کنيم در اينها و آب مي بينيم
چو ماه روي تو ما را جمال بنمايد
به نور طلعت تو آفتاب مي بينيم
اگر چه آب حيات از حباب مي نوشيم
چه سرخوشيم حيات از حباب مي بينيم
گشاده ايم سرخم و باده مي نوشيم
بيا بنوش که خير و ثواب مي بينيم
جمال ساقي کوثر که نور ديده ماست
به چشم سيد مست خراب مي بينيم