شماره ٣٨٣: بنده سيد سرمستانيم

بنده سيد سرمستانيم
همه عالم به جوي نستانيم
نقطه اي در الفي مي يابيم
در کتب خانه کتب مي خوانيم
باطنا گنج فراوان داريم
ظاهرا گر چه بسي ويرانيم
درد دردش به دوا مي جوئيم
دردمندانه پي درمانيم
از در شاه گدائي کرديم
لاجرم در دو جهان سلطانيم
آنکه گويند و هم آنش خوانند
گر تو آن مي طلبي ما آنيم
نعمت الله به هم بنموديم
سر پيدا و نهان مي دانيم