شماره ٣٠٨: جان و دل ايثار جانان کرده ايم

جان و دل ايثار جانان کرده ايم
عمر و سر در کار ايشان کرده ايم
جان فدا کرديم در ميدان عشق
اين کرم چون شير مردان کرده ايم
جرعه اي مي را به عالم داده ايم
قيمت مي نيک ارزان کرده ايم
جمع بنشستيم در گلزار عشق
سنبل زلفي پريشان کرده ايم
از براي گنج عشقش کنج دل
چون سراي خويش ويران کرده ايم
از سر ذوق اين سخن را گفته ايم
ذوق در عالم فراوان کرده ايم
نعمت الله را به بزم آورده ايم
دعوتي از بهر مهمان کرده ايم