شماره ٢٩٣: غم مخور يارا که غمخوارت منم

غم مخور يارا که غمخوارت منم
اين جهان و آن جهان يارت منم
بر سر بازار ملک کاينات
اول و آخر خريدارت منم
رو به داروخانه درد من آر
چون شفاي جان بيمارت منم
گر به دوزخ مي کشندت خوش برو
چونکه در آتش نگهدارت منم
ور به جنت مي روي بي ما مرو
چون فروغ باغ و گلزارت منم
مي روي هر جا که مي خواهي برو
بازگشت آخر کارت منم
هاتفي از غيب مي داد اين ندا
نعمت اللها طلب کارت منم