شماره ٢٧٩: غير او با او نگنجد در دلم

غير او با او نگنجد در دلم
مشکل اين حل و حل مشکلم
از جمال اوست هر حسني که هست
لاجرم برحسن خوبان مايلم
غير او در هر دو عالم هست نيست
من نگويم فاصلم يا واصلم
جام مي بر دست و مي نوشم مدام
بر درميخانه باشد منزلم
عالمي خواهند از من عالمي
من به ايشان همچو ايشان عالمم
عمر من نگذشت بي حاصل دمي
حاصلم عشق است و نيکو حاصلم
سرخوشم مستانه مي گويم سخن
از زبان نعمت الله قايلم