شماره ٢١٨: آتش عشقش خوشي افروختم

آتش عشقش خوشي افروختم
نام و ننگ و نيک و بد را سوختم
سوختم پروانه جان و دلم
شمع جمع عاشقان افروختم
خرقه ناموس بدريدم دگر
جامه رندانه اي بردوختم
گوهري بخريدم از صراف عشق
نقد و نسيه در بها بفروختم
عالم عشقم چو من عالم کجاست
عالمي را علم عشق آموختم
نعمت الله حاصل عمر من است
حاصل عمر خوشي اندوختم