شماره ٢١٣: ز آفتاب مهر او تابنده ام

ز آفتاب مهر او تابنده ام
پادشاهي مي کنم تا بنده ام
صورتم پرگار و معني نقطه اي
اين حروف از لوح دل خواننده ام
مستم از جام مي ساقي عشق
مجلس عشاق را فرخنده ام
تا به اسماء و صفاتش عارفم
از حضور ذات او وامانده ام
عاشق و معشوق ماهردو يکي است
نعمت الله را چنين داننده ام