شماره ١٤٠: چه خوش حالي که مي بينم جمالش

چه خوش حالي که مي بينم جمالش
چه خوش خوابي که مي بينم خيالش
بيا بر چشم من بنشين زماني
که تا بيني به چشم من جمالش
براي حسن او فالي گرفتم
برآمد سوره طاها به فالش
مثالش مي نمايد جام باده
نظرکن درمثال بي مثالش
دلم در بحر عشقش غرقه گرديد
ندانم تاچه شد بيچاره حالش
خرابات است وما مست خرابيم
نخواهد بود عقل اينجا مجالش
مي وحدت به شادي نعمت الله
حلالش باد جان من حلالش