شماره ١١٦: پاک باش و بي وضو يک دم مباش

پاک باش و بي وضو يک دم مباش
جز که با پاکان دمي همدم مباش
دنيي دون گر نماند گو ممان
پيرزن گرمرد در ماتم مباش
پند رندان گوش کن گر عارفي
جام مي را نوش کن بي جم مباش
اسم اعظم پادشاه عالم است
لحظه اي بي صاحب اعظم مباش
هر کسي در عشق او جان مي دهد
جان فدا کن کمتر از هر کم مباش
باش دلشاد از وصال دلبرت
در فراقش نيز هم بي غم مباش
يک دمي با نعمت الله هم برآر
لحظه اي با غير او همدم مباش