شماره ٦٣: يک نظر در چشم مست ما نگر

يک نظر در چشم مست ما نگر
نور او در ديده بينا نگر
آب چشم ما به هر سو شد روان
گر نظر داري درين دريا نگر
در دو عالم هر چه بيني همچو ما
حضرت يکتاي بي همتا نگر
گر همي خواهي که بيني روي او
آينه روشن کن و خود را نگر
عشق را جائي معين هست نيست
جاي آن بيجاي ما هر جا نگر
ظاهر و باطن به همديگر ببين
عين آن پنهان و اين پيدا نگر
هيچ شيي بي نعمت الله هست نيست
نعمت الله در همه اشيا نگر