شماره ٥٤: در حسن ماه رويان تو آفتاب بنگر

در حسن ماه رويان تو آفتاب بنگر
در اين چنين حجابي آن بي حجاب بنگر
جام حباب پر آب از ما بگير و مي نوش
معني و صورتش بين جام و شراب بنگر
آن گنج کنت کنزا از اين و آن طلب کن
اسماي حق تعالي در شيخ و شاب بنگر
جامي ز مي پر از مي در بزم ما روان است
با ما دمي برآور آب و حباب بنگر
از آفتاب رويش عالم شده منور
گر نور چشم داري در آفتاب بنگر
بيدار اگر نديدي آن نور چشم مردم
باري خيال مي بند نقشش به خواب بنگر
پيوسته نعمت الله مي مي دهد به رندان
چون ما حريف او شو خير و ثواب بنگر