شماره ٣٥: عشق او ما را به کام است اي پسر

عشق او ما را به کام است اي پسر
دل چه باشد جان کدام است اي پسر
عاشقي در عشق اگر جان را نداد
نزد کامل ناتمام است اي پسر
مجلس عشق است و ما مست خراب
عمر ما بي مي حرام است اي پسر
خوش حبابي پر کن از آب حيات
کان شراب ما و جام است اي پسر
همدم جاميم و با ساقي حريف
عقل را اينجا چه نام است اي پسر
قرض بگذار و خوشي آسوده شو
هر چه داري جمله وام است اي پسر
بنده جاني عبدالله ما
حضرت عبدالسلام است اي پسر
سيد ما بنده جاني اوست
پيش او سلطان غلام است اي پسر