شماره ٢٠٧: عقل ما سلطان جان مي خواندش

عقل ما سلطان جان مي خواندش
مجلس افروز جهان مي خواندش
نسر طائر تا لب خندانش ديد
طوطي شکرفشان مي خواندش
تا ملاحت را به حسن آميخته است
هر که اين مي بيند آن مي خواندش
تا لبش را لب نخواني زينهار
زانکه روح القدس جان مي خواندش
تا خيال لعل او در چشم ماست
هرچه در کون است کان مي خواندش
کوي او از اختران چشم من
هر که ديده است آسمان مي خواندش
کمترين وصاف او خاقاني است
کاسمان صاحب قران مي خواندش