شماره ٨٢: علم عشق عالي افتاده است

علم عشق عالي افتاده است
کيسه صبر خالي افتاده است
اختياري نبود عشق مرا
که ضروري و حالي افتاده است
اختر عشق را به طالع من
صفت بي زوالي افتاده است
دست بر شاخ وصل او نرسد
ز آنکه در اصل عالي افتاده است
خوش بخندم چو زلف او بينم
زآنکه شکلش هلالي افتاده است
هرچه دارد ضمير خاقاني
در غمش حسب حالي افتاده است