شماره ١٩٧: آه ازين جلوه نقاب فروش

آه ازين جلوه نقاب فروش
بحر در جيب و ما حباب فروش
تو و صد موج گوهر تمکين
من ويک اشک اضطراب فروش
انفالست شبنم اين باغ
عرقي گل کن و گلاب فروش
چشمي از نقش اين و آن بربند
اعتبار جهان بخواب فروش
دل افسرده سنگ راه وفاست
کاش خون گردد اين حجاب فروش
هوش اگر صد قماش پردازد
تو بيک جرعه شراب فروش
آخر کار شعله همواريست
نفسي چند پيچ و تاب فروش
بهوس پايمال نتوان زيست
مخمل ما مباد خواب فروش
باب غم جز دل گداخته نيست
مشتري تشنه است آب فروش
قدر داغ جگر چه ميداني
روبدو کانچه کباب فروش
سايه پرورد جلوه ياريم
خاک ما گير و آفتاب فروش
(بيدل) ايام غازه کاري رفت
ماند بخت سيه خضاب فروش