شماره ٧٨١: ما با تو رسم ياري گفتيم اگر شنيدي

ما با تو رسم ياري گفتيم اگر شنيدي
احوال خود به زاري گفتيم اگر شنيدي
گفتي که: باز دارم گوشي به جانب تو
اي بي وفا چه داري؟ گفتيم اگر شنيدي
دردي که هست ما را در دوري تو صد پي
با باد نوبهاري گفتيم اگر شنيدي
نه رونق تو ماند،نه سوز دردمندان
تا ديده بر گماري، گفتيم اگر شنيدي
صد روز وعده دادي ما را به وصل، جانا
روزي همي شماري، گفتيم اگر شنيدي
جانيست آن لب تو، يک دم بما سپارش
آيين جان سپاري، گفتيم اگر شنيدي
اصل محبت از ما پرسي که: چيست هر دم؟
مهرست و سازگاري، گفتيم اگر شنيدي
گفتي که: اوحدي را روزي بر خود آرم
گويي ولي نياري، گفتيم اگر شنيدي