شماره ٦٠١: کيست آن مه؟ که مي رود نازان

کيست آن مه؟ که مي رود نازان
عاشقان در پيش سراندازان
پاي وصلش ز سوي ما کوتاه
دست هجرش به جان ما يازان
حلقهاي دو زلف چون رسنش
چنبر گردن سر افرازان
بر سر چار سوي دل مشهور
کمر او ز کيسه پردازان
در خم زلف او زبون دلها
چون کبوتر به چنگل بازان
مي دواند ميان لشکرگاه
از چپ و راست همچو طنازان
دست در دامنش زنم روزي
بر در بارگه چو سربازان
بوسه اي خواهمش، و گر ندهد
بستانم به دولت غازان
اوحدي، دل مده به غمزه او
کآشکارا کنند غمازان