شماره ٥٦٩: نه مانند تو زيبايي ببينم

نه مانند تو زيبايي ببينم
نه مثلث سرو بالايي ببينم
عجب دارم که: در فردوس فردا
بدين صورت تماشايي ببينم
دل از من خواستي،دل نيست، حالي
بهل، باشد که: از جايي ببينم
مرا از آستانت غيرت آيد
اگر بر خاک او پايي ببينم
توان برد از دهانت بوسه اي چند
اگر يک روز يغمايي ببينم
چو دادي وعده وصلم به فردا
امانم ده، که فردايي ببينم
بگويم با تو حال اوحدي زود
گر از هجرت محابايي ببينم