زنده رود

محکماتش زنده رود وانمودي از کتاب
هست آن عالم هنوز اندر حجاب
پرده را از چهره نگشايد چرا
از ضمير ما برون نايد چرا
پيش ما يک عالم فرسوده ايست
ملت اندر خاک او آسوده ايست
رفت سوز سينه ي تاتار و کرد
يا مسلمان مرد يا قرآن بمرد