رومي

آدمي شمشير و حق شمشير زن
عالم اين شمشير را سنگ فسن
شرق حق را ديد و عالم را نديد
غرب در عالم خزيد از حق رميد
چشم بر حق باز کردن بندگي است
خويش را بي پرده ديدن زندگي است
بنده چون از زندگي گيرد برات
هم خدا آن بنده را گويد صلوت
هر که از تقدير خويش آگاه نيست
خاک او با سوز جان همراه نيست